علی قدیری | شهرآرانیوز؛ تغییر نظام سیاسی و تبدیل نظام ریاستی فعلی به نظام پارلمانی، بحث جدیدی نیست و در سالهای گذشته بارها مطرح شده است. نمایندگان مجلس از ابتدای شکلگیری مجلس یازدهم و بهویژه در روزهای اخیر، این بحث را بهصورت جدی مطرح کردهاند. در جدیدترین اظهارنظر در اینباره، امیرحسین قاضیزاده، نایبرئیس مجلس، به ایسنا گفت: «نظام ما یک نظام ریاستی است. باید برای پاسخگو کردن مسئولان باتوجهبه توزیع اختیارات در کشور، فکری جدی کرد که نیازمند برنامههای بنیادیتری است. مجلس اکنون نمیتواند بسیاری از برنامههای دولت را رصد کند.
رئیسجمهور نیز یک فرد برخاسته از آرای مردم است و نمیتوان بهراحتی بهسراغش رفت، زیرا یک نماد سیاسی است. وقت آن است که برای پاسخگوسازی کابینه، گفتگو شود. به نظر میرسد لازم است که در کشور مدتی طولانی نظام پارلمانی حاکم شود. کابینه را میتوان بارها ساقط کرد. ما نیاز داریم در موقع لزوم، سریع افراد را عوض کنیم، اما با شرایط کنونی اگر سراغ هرکسی برویم، بحران سیاسی ایجاد میشود. این مسئله به این خاطر است که اکنون ما سراغ هر وزیری برویم، یک برخورد با رئیسجمهور صورت میگیرد، اما اگر کابینه دراختیار نخستوزیر منصوب مجلس باشد، این فرسایشها وجود نخواهد داشت».
اظهارنظر قاضیزاده بار دیگر موضوع نظام پارلمانی را بر سر زبان ها انداخته است و چهرههای سیاسی از جناحهای مختلف به آن واکنش نشان دادهاند. نشان دادن واکنش به مجلسیان درباره این موضوع، بیشتر انتقادی بوده است و این انتقادها خود به دو دسته تفکیکشدنی است. دستهای از انتقادها، پیشنهاد تغییر نظام ریاستی به پارلمانی را ضعف جمهوریت نظام در آینده تعبیر میکنند و چنین پیشنهادی را خیز مجلس اصولگرا برای سیطره بر دولت میدانند و دستهای دیگر از انتقادها، با تمرکز بر شرایط موجود، چنین تغییری را به صلاح نمیدانند. با این حال، نمایندگان مجلس، کمتر در مقام پاسخ به انتقادهای دسته دوم برآمدهاند.
شکلگیری نظام پارلمانی به صلاح کشور نیست
علی مطهری، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی، درباره تغییر نظام ریاستی به پارلمانی در کشور، در گفتگو با نامه نیوز گفت: «نظام پارلمانی در جایی میتواند مفید باشد که احزاب قوی وجود داشته باشد و احزاب در تشکیل پارلمان، نقش مهمی داشته باشند. ازسوی دیگر مجلس، نمایندگی کل جامعه را برعهده داشته باشد. در کشور ما با توجه به روشی که شورای نگهبان در پیش گرفته است، مجلس نماینده بخشی از جامعه است. در چنین شرایطی اگر نظام ریاستی فعلی به نظام پارلمانی تغییر یابد، در عمل، نخستوزیر را شورای نگهبان تعیین خواهد کرد و نقش مردم کم رنگتر از وضع موجود میشود». وی افزود: «اکنون کورسویی از امید وجود دارد که مردم بتوانند در انتخابات ریاستجمهوری اظهار وجود کنند.
شورای نگهبان بهسختی میتواند افرادی را که دارای پایگاه اجتماعی قوی هستند، ردصلاحیت کند؛ به همین دلیل امیدی در عرصه سیاسی وجود دارد، اما اگر نظام پارلمانی جای نظام ریاستی را بگیرد، این میزان امید هم از بین میرود. بههرروی تا زمانی که احزاب قوی و انتخابات آزاد در کشور وجود نداشته باشد، شکلگیری نظام پارلمانی به صلاح کشور نیست». مطهری همچنین درباره اینکه با ایجاد نظام پارلمانی بهراحتی میتوان نخستوزیر را تغییر داد و محدودیتهای موجود برای تغییر رئیسجمهور از بین میرود، نیز گفت: «اولا تغییر پیدرپی رئیسجمهور یا دولت به مصلحت کشور نیست. ثانیا امروز مجلس این اختیار را دارد که اگر رئیس جمهور را ناکارآمد دید، برکنارش کند. ازطرفی اینکه میگویند عزل رئیس جمهور، چون مردم به او رأی دادهاند، ابعاد سیاسی پیدا میکند، درباره نخستوزیر هم صادق است.
اگر نخستوزیری نزد مردم محبوب باشد، برکناری او کار سادهای نخواهد بود، بنابراین چنین دلایلی برای تغییر نظام ریاستی به پارلمانی، کافی به نظر نمیرسد». این نماینده سابق مجلس درباره سازوکار تغییر نظام پارلمانی نیز گفت: «اگر قرار باشد چنین تغییری رخ دهد، باید قانون اساسی اصلاح شود و تأیید قانون اساسی جدید، نیاز به رفراندوم و رجوع به آرای عمومی دارد، اما این موضوع را نباید فراموش کرد که قانون اساسی فعلی درمجموع خوب است و فقط برخی اصول آن اجرا نمیشود. اگر بنا باشد مانند سال۶۸ که بازنگری قانون اساسی برخی ظرفیتهایی را که در قانون اساسی اولیه وجود داشت گرفت، اکنون هم اصلاح قانون اساسی وضعیت را بدتر کند، همان بهتر که اصلاح نشود».
الان کشور، گرفتاریهای مهمتری دارد
احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، نیز درباره لزوم تغییر نظام حکمرانی در کشور از ریاستی به پارلمانی که مورد تأکید برخی نمایندگان مجلس است، در گفتگو با نامه نیوز گفت: «مطمئن نیستم الان بستری برای این تغییر وجود داشته باشد؛ چون الان کشور گرفتاریهای مهمتری دارد که فکرها باید بیشتر بر حل آنها متمرکز شود. معتقدم سرعت بخشیدن برای حل این مشکلات، ضروری است و مشغول شدن به اموری که اگر نتیجهای هم داشته باشد بلندمدت است، به صلاح نیست.
امروز گرفتار مسئولانی هستیم که اصلا دغدغه مردم را ندارند. فساد در سیستم مشاهده میشود. الگوهای نامناسب برای اداره کشور تعقیب میشود. تعارض منافع، همه را دارد بیچاره میکند. همچنین توزیع درآمد، بسیار ناعادلانه و ظالمانه است. اختلاف طبقاتی در جامعه بیداد میکند که بر اثر آن استخوان مردم درحال خرد شدن است. اینها دردهای اصلی هستند».
وی همچنین درباره تأثیر تقویت اختیارات مجلس برای ساقط کردن دولت و تغییر نخستوزیر در زمانهایی کمتر از چهار سال، نیز گفت: «برای آنکه چنین تغییرات ساختاری را انجام دهیم، محتاج به تفاهم ملی هستیم. اعمال تغییرات ساختاری سیاسی به این معنا که وزن مجلس دربرابر دولت بالا برود تا دولت از درون مجلس انتخاب شود، مقدمههایی لازم دارد. برای حاکم کردن نظام پارلمانی، نیاز است آنقدر در جامعه درباره آن حرف زده شود که موضوع برای اکثر مردم جابیفتد. حال آنکه الان مردم نمیتوانند به چنین مسائلی توجه کنند؛ چون بدجوری گرفتار هستند و بسیاری از این گرفتاریها برآمده از دولتمردان است.»